شکست مطلق پروژه صهیونیستی آشوب پس از تجاوز
ایرنا – نگاهی به اصلیترین محورهای تبلیغات جنگ و عملیات روانی صهیونیستها علیه ایران به ویژه طی حدود دو هفته تجاوزگری اسرائیل، نشان از ناکامی آنان در دستیابی به اهدافشان دارد.
از دید طیفی از ناظران و تحلیلگران مسائل سیاسی و امنیتی، صهیونیستها روی راه افتادن شورش و نیز بروز جنگ داخلی در ایران پس از حمله نظامی حساب ویژهای باز کرده بودند و حتی پیش از هدف اعلانیشان که از بین بردن «تهدید هستهای ایران» قلمداد میکردند، امیدوار به دگرگونی سیاسی در کشورمان بودند.
در این باره، کارشناسان متعددی در رسانهها به بیان تحلیل و دیدگاههایشان پرداختهاند. به گفته «حمیدرضا مقدمفر» کارشناس مسائل راهبردی، صهیونیستها در حمله خود سه هدف داشتند و به گفته خودشان یک دهه برای این عملیات علیه ایران برنامهریزی و در دو سال اخیر یعنی بعد از طوفانالاقصی آن را تمرین کردند. در ابتدا آنها میخواستند نظام سیاسی را از کار بیاندازند و میبایست ابتدا بنیه دفاعی را از بین ببرند که ترور بسیاری از فرماندهان ما هم در این راستا بود. هدف بعدی آنها این بود که مردم را دعوت به شورش کرده و به کف خیابان بکشند. یکی دیگر از اهداف آنها از بین بردن توان نظامی ما بود.
برخی صاحبنظران نگاهی ریشهای تر به انگیزههای جنگافروزی صهیونیستها داشتهاند. به عنوان مثال، «سیداحمد کاظمی» مدرس حقوق بینالملل بر این باور است هدف رژیم صهیونیستی و متحدانش، صرفا تغییر نظام ایران اسلامی نبوده بلکه نابودی «ایران تاریخی» هدفگذاری شد و این موضوع حجت را برای دفاع همه جانبه از کیان کشور، برای همه ایرانیان، تمام کرد.
درباره این هدفگذاری، پژوهشگر ایرنا با «مجید بهستانی» استاد علوم سیاسی و عضو هیات علمی دانشگاه امام حسین (ع) گفتوگویی داشته که در ادامه شرح این پرسش و پاسخ آمده است:
ایرنا: رسانهها و اتاق فرماندهی عملیات روانی علیه ایران در طول جنگ بارها دگرگونی نظام سیاسی را به عنوان یکی از اهدافشان آشکار ساختند. نظر شما در این باره چیست؟ دشمن صهیونیستی و ایران چه راهبردهایی را در جنگ دنبال میکردند و چگونه اهداف دشمنان ایران به شکست منتهی شد.
استراتژی نظام بر روی بازدارندگی تمامعیار قرار گرفته بود اما استراتژی تیم نتانیاهو متحول شده و بر روی نابودی کامل عامل تهدید متمرکز بود؛ یعنی چیزی فراتر از بازدارندگی به این معنا که عامل تهدید باید حذف شود.
حذف عامل تهدید از ابتدا استراتژی نتانیاهو بود ولی در کابینههای مختلف که خود تشکیل داده بود، آن را کجدار و مریز جلو برد تا این که بعد از طوفانالاقصی روی این استراتژی تاکید و کسانی را که در تیم او مخالف این راهبرد بودند، از شورای رهبری حذف کرد و الان تیم تقریبا یکدستی در کابینه او هستند که بر این راهبرد تمرکز دارند.
برنامه این بود که با چند مرحله جنگ روبرو شویم و اسرائیل در مرحله اول نبردهای هوایی را پیش ببرد، سپس متناسب با پاسخهای ایران مراحل بعدی ادامه یابد و هدف نهایی تغییر رژیم باشد.
ایرنا: دستیابی به این هدف نیازمند تدارک چه فرایندهایی بود؟
بر اساس این تصورات، آشوبهای داخلی و ایجاد نارضایتیها با میدانداری اراذل و اوباش و گروهکهای «زد» پیشبینی شده بود و احتمال داشت از مرزها، گروههای جداییطلب با گروهکهای معارض هم فعال، تقویت و آمادهسازی شوند و راه مرزهای ایران را در پیش بگیرند.
البته تلقی من این است که با توانایی که از نظام میبینیم حداقل تا چند ماه آینده در سطوح مختلف امکان درگیری و نبرد وجود داشت. البته دشمنان استراتژی پنهانی هم داشتند به نام «استراتژی واردن». واردن ژنرال آمریکایی بود که بعد از جنگ سرد استراتژی را با توجه به تحولات نظامی و علمی در دنیا پیریزی کرد. این استراتژی معروف است به پنج حلقه واردن که میگوید ما باید در پنج مرحله یا پنج ضربه سیستم را فروپاشی کنیم بدون این که درگیر یک جنگ فرسایشی طولانیمدت شویم. ابتدا هم زدن فرماندهان نظامی و میدانی و مدیران ارشد است که در توان نظامی و توان تصمیمگیری موثر است.
ایرنا: حلقههای بعدی در این استراتژی چیست؟
حلقه دوم بر اساس این استراتژی زدن تاسیسات حیاتی است. حلقه سوم زدن زیرساختهای ارتباطی است. مثل حمل و نقل و مخابرات و غیره. حلقه چهارم اقدامات روانی که شامل عملیات روانی یا زدن مناطق مسکونی و غیرنظامی برای ایجاد آشوب و در نهایت حلقه پنجم متوجه نیروهای عملیاتی و ردههای پایین نیروهای نظامی میشود مثل نیروی زمینی، نیروی هوایی، نیروی دریایی، نیروی بسیج و کلا نیروهایی که عملکننده هستند.
ایرنا: با مشخص شدن ناتوانی دشمن در رسیدن به اهداف نظامی، چه دگرگونیهایی در راهبردهایشان شکل گرفت؟
برای فلج کردن قدرت و اقتدار ملی کوشیدند تا بتوانند با آشوبهای اجتماعی تغییر نظام را در دستور کار قرار دهند.
هدف غایی آنها تغییر نظام بود و حداقلیترین آن نابودی تمام توان هستهای و موشکی ایران اما درباره ایران هدفش اصلی ویرانی رژیم صهیونیستی و عقبنشینی این رژیم از تهاجم هدف اصلی است.
در دوره جنگ نگاه بر این بود که باید ایران به سمت جنگهای هیبربدی برود با ابزارهای تکنیکی و تاکتیکی فلجکننده و شوکآور تا شاید بتواند طی چند هفته یا به طور کلی تصمیم به ادامه نبرد را از ذهن اسرائیل پاک کند.
این در حالی است که مقاومت ایران صحنه جنگ را به طور کلی به زیان صهیونیستها دگرگون ساخت و توانمندیهای ملی معادلات دشمنان ایران را کاملا به هم ریخت تا جایی که از نگاه برخی ادامه این تقابل میتوانست آشوبهای داخلی را در اسرائیل به دنبال آورد و به سقوط نتانیاهو منجر شود.
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰