اوقات فراغت و کودکان کار/اوقاتی برای تمام فصول
اسلام انصاریفر/ اختصاصی پویاخبر: فراغت یعنی آسودگی، بی دغدغه بودن و اوقات فراغت یعنی لحظههایی که با آسودگی و آرامش همراه هستند. اما نکتهی بارز مسئله این جاست که این روایت تاکنون به درستی تعبیری از خود نشان نداده و در کشاکش دهر، همچنان یک پایش میلنگد. اوقات فراغت را فقط در برنامهی […]
اسلام انصاریفر/ اختصاصی پویاخبر: فراغت یعنی آسودگی، بی دغدغه بودن و اوقات فراغت یعنی لحظههایی که با آسودگی و آرامش همراه هستند. اما نکتهی بارز مسئله این جاست که این روایت تاکنون به درستی تعبیری از خود نشان نداده و در کشاکش دهر، همچنان یک پایش میلنگد.
اوقات فراغت را فقط در برنامهی فصلی تابستان گنجاندهاند، در حالی که در سایر فصلها هم میتوان در لابلای روزهای پرمشغلهی مشق و درس و …، اوقات فراغت را به یک منشور دائمی تبدیل کرد تا بهرهها فقط در تابستان خلاصه نشوند؛ البته باید به این باور برسیم که بهرهوری مناسب از برنامههای اوقات فراغت میتواند در درازمدت مثمرثمر باشد، نه این که مقطعی و کوتاهمدت، و با پایان یافتن تابستان، دفترش بسته شده و به پایان برسد.
**
درگرماگرم روزهای گرم تابستان، صدای کودکِ (بامیهعسلی فروش) در گوشم میپیچد:
– با … میه … عَ … سَ … لیه … بامیه!
با خودم فکر میکنم این کودک بیشک در خانوادهای مستمند و کمدرآمد رشد کرده و اینگونه در تلاش است تا با فروش بامیهعسلی در زیر هُرم داغ آفتاب، هم در واقع کمکخرج خانواده باشد، و هم پساندازی ناچیز برای روزهای مدرسه به دست بیاورد.
در آنسوتر، کودکانی دیگر در روزهای فراغت از مشق و درس، مشغول کسب مهارتهای فنی شده و درصدد هستند تا با آموختن حرفه و پیشهای مناسب، بتوانند برای آیندهی خود برنامهریزی کنند تا بعد از اتمام تحصیلات و مواجه شدن با غول بی شاخ و دُم بیکاری، دیگر دست و پای خود را برای پیدا کردن کار اداری و پشتمیزنشینی گم نکنند و با مهارتی که کسب کردهاند، مشغول کار شده و به خودکفایی برسند و حتی میتوانند اشتغالزایی هم بکنند.
«محمدرضا ابراهیمی» از جمله نوجوانانی است که کسب فن تعمیر آبگرمکن در کنار عموی خود را پیشهی خود ساخته تا به قول خودش، هم کار مفیدی انجام داده باشد و هم در آینده به مردم خدمت کند.
«محمدرضا ابراهیمی» از جمله نوجوانانی است که کسب فن تعمیر آبگرمکن در کنار عموی خود را پیشهی خود ساخته تا به قول خودش، هم کار مفیدی انجام داده باشد و هم در آینده به مردم خدمت کند.
محمدرضا از کار خودش لذت میبرد و این لذت را میتوان در چهرهی شاداب و خندانش به وضوح مشاهده کرد. او که سال ششم دبستان را با معدل عالی پشت سر گذاشته، از پدر و مادرش میگوید که او را به کار در کنار عمو و آموختن فن تشویق کردهاند.
این نوجوان پرتلاش که دوست دارد در آینده مهندس برق شود، در دو شیفت صبح و عصر در محل کارش حاضر میشود تا در کنار اساتید فن، تجربهآموزی کرده و با آموختن فن تعمیر آبگرمکن، دیگر در آینده با دغدغهی بیکاری مواجه نشود.
محمدرضا خانوادهش را بسیار دوست دارد و دلش میخواهد همیشه فرزندی خوب و نیک برای پدر و مادرش باشد. او قدردان زحمات آنان است و می گوید که پدر و مادرش همیشه خیر و صلاحش را میخواهند و انتظار دارند که تابستان را به بهترین نحو پشت سر بگذارد.
اوقات فراغت برای محمدرضای ۱۳ ساله در واقع در فنآموزی خلاصه میشود و وقتی از او میپرسم که با توجه به فصل گرما و خستگی در هنگام کار، اگر در آن لحظه بخواهی با خدا حرفی بزنی، چه میگویی؛ در جواب میگوید که از خدا میخواهم که توانایی ادامه کار را به من بدهد تا بتوانم شرمندهی پدر و مادرم نشوم و در آینده زحماتشان را جبران کنم.
با محمدرضا از آینده و تصورش حرف میزنم و او بیان میکند که پیشرفتهای علمی و الکترونیکی و موفقیتهای بسیاری برای کشورم توسط نخبگان و استعدادهای ناشناخته در ذهن تجسم میکنم.
او از همسن و سالان خودش میخواهد که به جای روی آوردن به شغلهای کاذب، به کارهای فنی روی بیاورند.
**
بانیان طرح اوقات فراغت و مجریان این برنامه، اگر اهمیت بیشتری به کسب مهارتهای فنی و حرفهای دانش آموزان در ایام تابستان بدهند و در این راستا، اگر از دریافت هزینه یا همان شهریهی خودمانی صرفنظر کنند، میتوان از کنار اوقات فراغت، آیندهای زیبا را برای نسلهای بعدی ترسیم کرد و این کار هم مبارزهای با معضل بیکاری است که امروز گریبانگیر تحصیلکردههایمان شده و همچنان دردِ بی درمان است.
در این راستا هم با یکی از کارشناسان خبرهی مسائل اجتماعی همکلام میشوم:
حمید حیدرپناه که از فعالان رسانهای و دانشجوی دکترای جامعهشناسی فرهنگی است، از محدودیتهای قشر کمدرآمد میگوید و اظهار میدارد: در روزگاری که جامعهی ما با وجود رشد تکنولوژی و فراوانی امکانات رفاهی، دچار معظلات جدی در حوزهی آسیبهای اجتماعی و فرهنگی است، به طبع قشری که از امکانات کمتری برخوردار بوده و دارای محدودیتها و تنگناهای مالی و رفاهی است، در شرایط سختتری قرار خواهند گرفت.
حیدرپناه در ادامه با بیان این که هر کودکی نیاز به بازی و سرگرمی و تفریح دارد، خاطرنشان میکند: طبیعی است که کودکان کار نسبت به کودکان عادی از وقت و امکانات کمتری برای بازی، تفریح و انجام کارهای فوق برنامه برخوردارند، ضمن این که در خصوص آموختن مهارتهای زندگی، به توجه بیشتری نیاز دارند.
ایشان میافزاید: باید از زمانهای اندک اوقاتفراغت کودکان کار بهرهبرداری لازم صورت گرفته و از امکانات لازم برای کاهش تنشها، تخلیهی هیجانی و همچنان ایجاد تفکر، آموزش و توانمندسازی آنان در جهت ایجاد یک زندگی بهتر استفاده کرد.
این جامعهشناس ایلامی اضافه میکند: با توجه به ضعفی که در محیط خانوادگی و پیرامونی این کودکان وجود دارد، وظیفهی نهادهای فرهنگی و اجتماعی و همچنین سازمانهای خیریه و مردمنهاد است که با ایجاد امکانات و تسهیلاتی خاص، زمینهی مناسبی برای اوقات فراغت آنان مهیا کنند.
حیدرپناه از برگزاری مسابقات و جشنوارههای ورزشی مانند، فوتبال، طنابکشی و دارت و … ، تهیه اسباببازی، وسایل و امکانات بازی فکری و تشویق کودکان و نوجوانان به شرکت در مسابقات کتابخوانی و جنشوارههای فرهنگی و هنری سخن میگوید و میافزاید: انجام این برنامهها میتواند ضمن ایجاد اوقات فراغت شاد و مناسب در کنار آموزش برای زندگی بهتر، زمینهی خوبی برای استعدادیابی آنها هم باشد و چه بسا بسیاری از آنها دارای مهارتها و استعدادهای ذاتی در زمینههای خاصی هستند که میتوان زمینهی رشد و شکوفاییشان را مهیا کرد.
البته در استانی همانند ایلام، حرکتهای خوبی در راستای ساماندهی کودکان کار با مدیریت فرهاد قصربیگی، مدیر پرتلاش بهزیستی استان از جمله شناسایی و حمایت مالی، تحصیلی، اجتماعی و فرهنگی از ۳۹ کودک کار و خیابانی در طی سال گذشته صورت گرفته است.
قیصربیگی، هدف از انجام این برنامهها را کاهش آسیبهای اجتماعی عنوان کرده است.
هماکنون بیش از ۵۲۰۰ کودک کار و خیابانی، تحت پوشش نهاد بهزیستی در کشور قرار دارند. این در حالی است که به گفتهی معاون دفتر امور آسیبدیدگان اجتماعی بهزیستی کشور، اکثر این کودکان دارای خانواده هستند و از نظر قانونی نمیتوان آنان را در مراکز نگهداری کرد.
ارجمندی به صراحت عنوان کرده که جمعآوری کودکان کار، هیچ مشکلی را حل نمیکند.
**
فقر و بضاعت مالی نباید همچون تبی جانکاه، کودکان و نوجوانان را از بروز هیجان و احساسات زیبای بچگی در تابستان دور کند.
فقر، عصارهی ذهن فقیر است و نباید در کسب اندیشه و علم خللی ایجاد کند و مانعی برای پیشرفت و شکوفایی استعدادها باشد.
اگر تابستان را به محلی برای آموختن فن در محیطی یکسان، اعم از فقیر و غنی، تبدیل کنیم، آن هنگام است که به معنای واقعی اوقات فراغت پی بردهایم.
حالا اگر اندکی، اما طولانی، در اوقات فراغت تأمل کنیم، باید از خود بپرسیم که آیا کودک و نوجوانی که در حال فروش بامیه عسلی است، علاقهای به شرکت در کلاسهای ورزشی و آموزشی ندارد؟ آیا دوست ندارد فن و حرفهای بیاموزد؟ آیا دوست ندارد نشاط و شادی درونیاش را با همسن و سالهایش در فضایی آرام و صمیمی تقسیم کند؟
در جواب باید گفت که کودکان و نوجوانان همچون آینه، پاک و زلالند و اگر در معرض خس و خار و بادهای ناموافق قرار بگیرند، شکسته میشوند و باید نگذاریم بر آینهی زلالشان خش بیافتد.
انتهای پیام/*
{loadmodule mod_banners,عضویت در تلگرام}
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰